یادی از پرویز مشکاتیان !
داشتم با محمود ناظری عزیز در ایران چت مینمودم! که در اولین سطر ارسالی بعد از "چه خبر" رفتن پرویز مشکاتیان را بهش تسلیت گفتم اما چند سٔوال و جواب طول کشید تا حرفم را باور کرد. مشکاتیان در همان شب به آستان جانان شتافته بود. محمود در شیراز زندگی میکنه و هنوز زیاد نیستند آنها یی که بدونن اون یکی از مهمترین نمایشنامه نویسهای ایران امروزه !
او به سختی حرفم را باور کرد چون از صدا و سیمای خودمان در ایران چیزی نشنیده بود حتی دريغ از يك زیر نویس!در این زیر نویسهای شبکه ی "خبر" می شه از مهمترین اخبار ایران و جهان اطلاع پیدا کرد حتی اخبار با مزه، ورزشی، فرهنگی و ...
در صدا و سیمای ما در مورد مرگ آدمهایی که ما خیلی هم آنهای را نمیشناسیم یاد میشه، حتی آنهایی که ایرانی هم نیستند. ولی نمیدانم چرا در مورد مرگ آدم های مهم و تاثیر گذار ایرانی کوتاهی می شه.
پرویز مشکاتیان به همراه محمد رضا شجریان و گروه عارف سلیقهٔ ی موسیقی من و خیلی از دوستانم را شکل دادند.
دوست عزیزم "مهدی میلانی" بود که اول بار مرا با این گوهر آشنا کرد.
محمود عزیز، یادت هست که هر وقت به اتاق ۱۵ خوابگاه ملاصدرای شیراز میآمدی تا از آخرین نوشته ات برامون بگی، از ضبط پوکیده ی دانشجویی اتاق، یا صدای سنتور "بر آستان جانان" میآمد تا جواب آوازی را خرامان بدهد یا قطعه ی "چکاد" "دستان" را که تن و روانمان را میرقصاند، یا مقدمه ی تکان دهنده ی "بیداد"، یا "طلوع" نوا که آرامشمان میبخشید، به گوش میرسید.
او هنوز با ما سخنها داشت. صد حیف که رفت.
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد ؟
پرویز مشکاتیان به همراه محمد رضا شجریان و گروه عارف سلیقهٔ ی موسیقی من و خیلی از دوستانم را شکل دادند.
دوست عزیزم "مهدی میلانی" بود که اول بار مرا با این گوهر آشنا کرد.
محمود عزیز، یادت هست که هر وقت به اتاق ۱۵ خوابگاه ملاصدرای شیراز میآمدی تا از آخرین نوشته ات برامون بگی، از ضبط پوکیده ی دانشجویی اتاق، یا صدای سنتور "بر آستان جانان" میآمد تا جواب آوازی را خرامان بدهد یا قطعه ی "چکاد" "دستان" را که تن و روانمان را میرقصاند، یا مقدمه ی تکان دهنده ی "بیداد"، یا "طلوع" نوا که آرامشمان میبخشید، به گوش میرسید.
او هنوز با ما سخنها داشت. صد حیف که رفت.
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد ؟